محل تبلیغات شما

پاییزم از کوچه های شهر رفت .

هنوز زردی برگاش , سوز سرماش , اشک ابراش هست .

هنوز یادگاریای پاییز دل میبرن از آدما .

ترمم داره تموم میشه و من هنوز باورم نشده موندم و دل بستم و دل کندم !

آخر آذر برام قشنگ تموم شد .

ولی دی ماهی ک اومد پر بود از اشک !

من خودم بودم , خودم موندم , چیزی ک فکر میکردم بهترینه ! هر چند تو نبینی!

29 م دیگه باور داشتم خودمو , قلبمو .

ولی حیف ک دی ماه همه چیو ازم گرفت .

آدم عجیبی شدم , حتا بعد اون همه اشک , بهش حق دادم ک بخوادت , حتا ب توم حق دادم موقع حرف زدن ب چشای سبز روشنش نگا کنی! 

حق دادم ب دلش , میفهمی !!!

حتا تو خوابگاه وقتی داش استوریاتو چک میکرد . بماند!

خاکستری تو با سردی پاییز من, نهایت شد پاییز خاکستری من
همونقدر سرد , همونقدر بی رنگ .
من امسال از زردی پاییز, خاکستری تو رو فهمیدم , ن بیشتر , ن کمتر .

 

...من اونیــــم که سایه هم نداشتــ....

...خــفتـه در پیـــلهء تـنـهایــی خــود...

...جانِ بـه لـب رسیدهـ...

پاییز ,تو ,ک ,اشک ,ب ,دادم ,و دل ,خاکستری تو ,پاییز خاکستری ,حق دادم ,سبز روشنش

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مداح اهل بیت کربلایی حسین اماندادی کار و فناوری